نوع مقاله : پژوهشی
نویسنده
استاد گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.
چکیده
چالشهای معرفتشناسانۀ بسیاری حول توجیه باور به خداوند در سه قرن گذشته وجود داشته است، به گونهای که برخی همچون پلنتینگا صرف تضمین را به جای توجیهِ استدلالی در این زمینه مطرح کردند و باور به وجود خداوند را باوری پایه نشان دادند. اما میلیونها انسان، بدون توجه به این چالشها، باور به وجود خداوند را بدون آن که ایمانگرا باشند برای خودشان موجه میدانند. این توجیه از کجا ناشی میشود؟ آیا توجیه آنها از لحاظ معرفتشناختی قابل تبیین است؟ در این مقاله در نظر است ضمن تبیین جریانهای جدید معرفتشناسی اجتماعی و «گواهی»، اهمیت معرفتشناسی مبتنی بر شنیدههای اطمینان یافته نشان داده شود، سپس استدلال گردد که شنیدههای اطمینان یافتۀ ما درباره وجود خداوند و صفات او، که به پیامبران منتهی میشود و آن نیز به اقرار خداوند و تبیین او از خودش مبتنی است، میتواند بهترین توجیه برای باورهای ما باشد. در نهایت به این سؤال پاسخ داده شود که چگونه گواهی خداوند بر وجود و صفاتش که از طریق پیامبران به ما رسیده است میتواند یکی از بهترین توجیههای معرفتی برای باور به وجود و صفات خداوند باشد؟ و این نوع معرفتشناسی دینی چه مزایایی نسبت به قرینهگرایی یا صورتهای گوناگون برهانآوری بر وجود خداوند و صفات او میتواند داشته باشد؟
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Justifiability of Ordinary Belief in God through Epistemology Based on Trusted Hearings
نویسنده [English]
Professor of Philosophy Department, University of Allameh Tabatabaii, Tehran, Iran
چکیده [English]
There have been many epistemological challenges about the justification of belief in God over the past three centuries, so that some, such as Plantinga, have merely proposed warranted belief rather than justifying an argument in this regard and showed the belief in God's existence as a basic belief. But millions of people, regardless of these challenges, believe in God's existence as justified for themselves without being a fideist. Where does this justification come from? Can their justification be explained epistemologically? In this paper, while explaining the new currents of social epistemology and "testimony", the importance of epistemology based on trusted hearings is shown and then it is argued that our trusted hearings about the existence of God and his attributes and those of the prophets, and that it is based on God's confession and his explanation of himself, can be the best justification for our beliefs. Finally, the question of how God's testimony to his existence and attributes, which has come to us through the prophets, can be one of the best epistemological justifications for believing in the existence and attributes of God? And what advantages can this type of religious epistemology have over evidevtialism or various forms of arguing for the existence of God and his attributes?
کلیدواژهها [English]