نوع مقاله : پژوهشی
نویسنده
دانشجوی دکتری فلسفهی دین، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران
چکیده
در برابر تفسیر سنتی از تراکتاتوس، که مطابق آن گزارههای بیمعنای تراکتاتوس به دو دستۀ بیمعنای گمراهکننده و بیمعنای روشنگر تقسیم میشوند، در دهۀ 1980 تفسیر جدیدِ درمانگرانه (ضدمتافیزیکی) از تراکتاتوس شکل گرفت که به مخالفت با این ایدۀ مرکزی تفسیر سنتی پرداخت و گفت اولاً تراکتاتوس میان گزارههای بیمعنا هیچ تفکیکی قائل نمیشود و همۀ بیمعناها را بیمعنای محض میداند و در یک دسته قرار میدهد، ثانیاً هدف تراکتاتوس نه انتقال یک معرفت نظری، بلکه القای یک بینش عملی است. جیمز کونانت، به عنوان یکی از مهمترین چهرههای این نوع از تفسیر، معتقد است که ویتگنشتاین متقدم و کرکگور به نحوی بنیادین همسو هستند و تراکتاتوس را باید کاملاً همراستا با کتاب آخرین پینوشت غیرعلمی کرکگور در نظر گرفت و فهمید. در این مقاله، ضمن توضیح برخی از مهمترین مفردات تفسیر درمانگرانه از تراکتاتوس، دیدگاه کونانت در مورد خوانش کرکگوری از ویتگنشتاین متقدم را بیان خواهم کرد، که مطابق آن ویتگنشتاین و کرکگور قول به «حقایق بیانناپذیر» را ناسازگار میدانند و آن را همچون نوعی بیماری تلقی میکنند که باید به درمان آن پرداخت. در پایان نیز به ارزیابی این تفسیر از ویتگنشتاین متقدم خواهم پرداخت و نشان خواهم داد که اولاً این تفسیر در درک مراد ویتگنشتاین از «بیمعنا» به خطا رفته، و ثانیاً به آن معنایی که خود این تفسیر به مفهوم «بیمعنا» نسبت میدهد نمیتواند پایبند بماند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
A Critical Assessment of Therapeutic (Anti-metaphysical) Interpretation of Tractatus and the Kierkegaardian Reading of Early Wittgenstein
نویسنده [English]
Ph.D Candidate in Philosophy of Religion, Institute for Humanities and Cultural Studies, Tehran, Iran
چکیده [English]
During the 1980s, in opposition to the traditional interpretation of Tractatus, in which it is believed that Tractarian nonsense proposition can be divided into two groups of misleading and illuminating nonsense, a new interpretation (therapeutics or anti-metaphysical) has formed the proponents of which are in agreement upon two fundamental ideas about Tractatus: First, all nonsense propositions in Tractatus are mere nonsense, and there is no difference between them, and second, Tractatus aims at transmitting a practical knowledge to its reader, rather than a theoretical one. Some central figures of the therapeutic interpretation of Tractatus, such as James Conant, believe that early Wittgenstein should be treated within the Kierkegaardian lines and his Postscript. Both early Wittgenstein and Kierkegaard maintain that "ineffable truth" is an inconsistent idea that should be considered as a disease that should be treated. In this paper, I try to describe therapeutic interpretation and the Kierkegaardian reading of early Wittgenstein. Then, I focus on some of its failures and defects: Far from being compatible with what Wittgenstein has meant by "nonsense," therapeutic reading could not adhere to "resolute" meaning of "nonsense." Based on these remarks, I try to achieve to the conclusion that neither therapeutic interpretation nor its subsequent Kierkegaardian reading of early Wittgenstein is acceptable.
کلیدواژهها [English]