نوع مقاله : پژوهشی
نویسنده
استادیار گروه فلسفه، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران.
چکیده
در فلسفۀ ذهن معاصر، برخی با ارائۀ مدلی تلفیقی از کارکردگرایی و نظریۀ اینهمانی، به دنبال تحویل حالات نفسانی به حالات بدنی و فیزیکی و به این ترتیب تحویل شخصیت آدمی به بدن و دستگاه عصبی او هستند. از آنجا که این رویکرد از یک سو میتواند به عنوان مدل تکاملیافته و جرحوتعدیلشدۀ نظریۀ اینهمانی به شمار آید، گاهی مدل «کارکردی تحویل» یا «اینهمانی کارکردی» خوانده میشود. از دیگر سو، همین رویکرد، از آنجا که نسخهای از کارکردگرایی نیز به شمار میآید، گاهی با عنوان «کارکردگرایی تحققگر» نیز خوانده میشود. در این مقاله استدلال شده است که دفاع از امکان زندگی پس از مرگ بر اساس این رویکرد تقریباً هیچ مزیتی در مقایسه با سایر صورتبندیهای فیزیکالیستی امکان زندگی پس از مرگ نخواهد داشت؛ چرا که این ایده عملاً، برای دور ماندن از مشکل ناسازگاری درونی، به نسخهای از نظریۀ اینهمانی نوعی و یا اینهمانی نمونهایِ شخص و بدن تبدیل میشود. به این ترتیب در بهکارگیری مفاهیمی چون «تحقق» به منظور تبیین رابطۀ شخص و بدن و همچنین دفاع از تحققپذیری چندگانۀ شخص ناکام خواهد بود.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Realizer-functionalism and Life After Death
نویسنده [English]
Assistant professor at the Department of philosophy, faculty of humanities and social sciences, Kharazmi University, Tehran, Iran
چکیده [English]
In contemporary philosophy of mind, some have tried to reduce mental states to physical and bodily states by proposing a model that draws upon both functionalism and the identity theory; thus, reducing the human person to his/her physical body and nervous system. On the one hand, this approach, often dubbed “reductive functionalism” or “identity functionalism”, can be considered a developed and revised version of the identity theory; on the other hand, due to being a version of functionalism, it has been sometimes called “realizer-functionalism”. In this article, it has been argued that defending the possibility of life after death based upon this approach, has almost no advantages over other physicalistic formulations of the possibility of life after death; since in order to avoid an internal inconsistency, it transforms into a version of either type or token identity theory; and thus fails to employ concepts like “realization” in order to explain the person-body relation and the multiple realizability of the person.
کلیدواژهها [English]