نوع مقاله : پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه فلسفه، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید بهشتی تهران، ایران
2 دانشآموختۀ مقطع کارشناسی ارشد فلسفه، گروه فلسفه، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
چکیده
امروزه «دیگری» و نوع ارتباط با آن یکی از مسائل مهم فلسفه است. در این مقاله سعی میشود با این مسئلۀ جدید به بازخوانی افکار یوهانس اکهارتوس، فیلسوفـعارف متعلق به قرون وسطی بپردازیم، تا ضمن بررسی چگونگی مطرح شدن «دیگری» در اندیشهای عرفانی، به این پرسش پاسخ گوییم که چگونه فیلسوفی در اواخر قرون وسطی میتواند برای انسان معاصر سخنی برای گفتن داشته باشد و او را در پاسخ به مسائلش یاری رساند. در این پژوهش نشان داده میشود که چگونه نوع نگاه اکهارتوس به «خود» موجب اهمیت یافتن «دیگری» در اندیشۀ وی میشود. در ادامه ضمن تبیین ویژگیهای «دیگری» و تقسیم آن به «دیگری» حقیقی و «دیگری» موهوم، نوع ارتباط فرد با هر یک از آنها بررسی میشود. آنچه برای اکهارتوس اهمیت دارد ارتباط با «دیگری» حقیقی است که برای او عبارت است از ذات الوهیت. لیکن ارتباط با او از طریق شناخت فلسفی ممکن نیست، لذا وی چگونگی این ارتباط را از طریق مفاهیمی عرفانی چون عشق، تبتّل، پسر خدا شدن و... توضیح میدهد. در نهایت ملاحظه میشود چگونه فرد از طریق یکی شدن با ذات الوهیت از طرفی به خودشناسی میرسد و از طرف دیگر ذات الوهیت اعمال و ارتباط او با دیگران را هدایت میکند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Johannes Eckhart on the “Other”
نویسندگان [English]
1 Assistant professor at Department of Philosophy, Faculty of Letters and Human Sciences, Shahid Beheshti University, Tehran. Iran
2 MA Graduate in Philosophy , Department of Philosophy, Faculty of Letters and Human Sciences, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran
چکیده [English]
The “other” and the means of communication with it, constitute one of the important philosophical questions of our time. In the present paper, I shall try to revisit this problem according to the views of Johannes Eckhart, the medieval philosopher, and mystic, and in addition to investigating to development of the concept of the “other” in mystical literature, I will demonstrate the ways in which his views can help to solve a contemporary inquiry. I will elucidate how Eckhart’s conception of the “self”, emphasizes the importance of the “Other” in his thought. Then, after introducing the features and the two types of the “Other”, namely real and imaginary, the type of communication with each of them will be discussed. What Eckhart is really concerned with is the communication with the “Real Other”, i.e. the Godhead, which he deems impossible through philosophical knowledge and only achievable through mystical concepts such as love, detachment and becoming a child of God. In the end, we shall see how through identity with the Godhead, one comes to know himself and how the Godhead becomes the governor of his actions and his communication with “Others”.
کلیدواژهها [English]