نوع مقاله : پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری فلسفه، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
2 استاد گروه فلسفه، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
3 استادیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه شاهد، تهران، ایران
چکیده
مایکل. ای. مارمورا، یکی از ابنسیناپژوهان پرآوازۀ معاصر، در مقالهای با عنوان «جنبههایی از نظریه ابنسینا درباره علم خداوند به جزئیات» تفسیر خاصی از نظریه ابنسینا درباره علم خداوند به جزئیات ارائه کرده است. در این مقاله، که از دو بخش تشکیل شده است، با رویکردی توصیفیـانتقادی به بررسی خوانش وی میپردازیم. در بخش اول، تقریری از خوانش وی از ابنسینا ارائه میکنیم. از نظر مارمورا خداوند به اشیاء جزئیای که فرد منحصر در نوع خود هستند، و به رخدادهایی که به چنین اشیائی منسوباند، به صورت منفرد، علم دارد. همچنین وی بر اساس این که نظریۀ ابنسینا علم خداوند به همه جزئیات را تبیین نمیکند نتیجه میگیرد ابنسینا بر این باور است که خداوند به همۀ جزئیات، به صورت منفرد، علم ندارد. در بخش دوم، به نقدهایی پیرامون خوانش وی اشاره میکنیم. برخی از این نقدها عبارتاند از: عدم مشخص کردن مسائلی که نظریه ابنسینا قصد پاسخگویی به آنها را دارد، عدم اشاره به نقش صور در نظریه ابنسینا، عدم اشاره به علم از طریق علل در نظریه ابنسینا، تفسیر اشتباه از مثال کسوف در نظریه ابنسینا.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Avicenna's Theory of God's Knowledge of Particulars; Investigating Marmura's Interpretation
نویسندگان [English]
1 PhD. Student, Faculty of Humanities, Tarbiat Modares University, Tehran, Iran
2 Professor at Department of Philosophy, Tarbiat Modares University, Tehran, Iran
3 Assistant Professor at Department of Islamic Philosophy and Theology, Faculty of Humanities, Shahed University, Tehran, Iran
چکیده [English]
Michael E. Marmura, an outstanding Avicenna scholar, has presented a special interpretation of Avicenna’s view concerning God’s knowledge of particulars. In this paper, which consists of two parts, we will examine his interpretation of Avicenna. In the first part, we briefly present Marmura’s reading of Avicenna’s theory of God’s knowledge of particulars. According to Marmura’s interpretation of Avicenna, God only knows, individually, particular entities which are the only member of their species. Also, He knows, individually, particular events which are attributed to such particular entities. Arguing that Avicenna’s theory is not able to explain God’s knowledge of ‘all’ particulars, Marmura concludes that Avicenna ‘believed’ that God does not know all particulars individually. In the second part, we will object his interpretation. The most important criticisms are as follows: he has not determined what problems Avicenna’s theory aims to solve; he has not touched two important elements of Avicenna’s theory, i.e., God’s knowledge of particulars by means of their forms, and God’s knowledge of particulars by means of His causal relation with them; and he presents an erroneous interpretation of Avicenna’s use of the eclipse example.
کلیدواژهها [English]