نوع مقاله : پژوهشی
نویسندگان
1 دانشآموختۀ دکتری فلسفه دین، دانشگاه تهران، پردیس فارابی، قم، ایران
2 استادیار گروه فلسفه دین، دانشگاه تهران، پردیس فارابی، قم، ایران
چکیده
مسئله شرّ یکی از مسائل مطرح در فلسفه دین معاصر است که تقریرهای مختلفی از آن ارائه شده و فیلسوفان خداباور نیز راهحلهای مختلفی را برای حل آن ارائه کردهاند. برایان دیویس با نقادی رویکرد الهیاتی فیلسوفان دین معاصر و بر مبنای رویکرد الهیات سنتی آکوئیناس کوشیده است پاسخی مبنایی و متفاوت به مسئله شرّ بدهد. وی با ردّ تصور شخصگرایانه از خدا و نیز نقد یکسانانگاری اخلاق خدا و انسان در فلسفه جدید، اولاً طرح مسئله شرّ در نظر خداناباوران و نیز برخی دفاعیهها و تئودیسهها در نظر فیلسوفان خداباور را برنمیتابد، و ثانیاً میکوشد با در پیش گرفتن روش اصلاح رویکردی، یعنی با تحلیل برخی مفاهیم اصلی در الهیات سنتی آکوئیناس مانند «وجود»، «خالق» و «مخلوق»، و تأکید بر نقص معرفتی انسان، پاسخ مبتنی بر الهیات تومیستی به مسئله شرّ را بازسازی کند. به باور وی، با توجه به عینیت خدا و خیر در الهیات سنتی، در خدا و افعال او ممکن نیست شرّی باشد، و بنابراین شرّ موجود یا به نوعی محروم بودن از وجود است یا شامل محرومیتی است و در واقع اساساً امری عدمی است. در این مقاله تلاش کردهایم نقدهای برایان دیویس به رویکرد الهیاتی فیلسوفان دین معاصر به مسئله شرّ و نیز پاسخ رویکرد اصلاحی برایان دیویس به این مسئله را بررسی کنیم و در پایان به بررسی انتقادی دیدگاه وی بپردازیم. نتیجه این که به نظر میرسد هرچند برخی نقدهای وی به فیلسوفان دین معاصر جدّی است، در عین حال نوع برداشت و تفسیر وی از مبانی تومیسم و نیز راهحل پیشنهادی خود او برای مسئله شرّ نیز چندان راهگشا نیست.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Brian Davies on the Problem of Evil: A Critical Study
نویسندگان [English]
1 PhD Graduate in Philosophy of Religion, University of Tehran, Farabi Campus, Tehran, Iran
2 Assistant Professor at Department of Philosophy of religion, University of Tehran, Farabi Campus, Qom, Iran
چکیده [English]
Brian Davies is one of the contemporary philosophers of religion who has given serious critiques of the dominant approach in contemporary philosophy of religion. Based on the traditional theology of Aquinas, he has tried to offer a different answer to the problem of evil. By criticism of the notion of God as personal God in modern philosophy, he first examines some theodicies and defenses, and therefore, he calls into question both the design of the problem of evil and the provided answers for it in the contemporary philosophy of religion. Secondly, he attempts to analyze the concepts of “being”, “Creator”, and “creation" in Aquinas's theological approach to the problem of evil which provides him with a basis for a different answer to the problem. Accordingly, he basically does not consider the problem of evil as a problem for theism, but also he knows it epistemological doubt that its answer will come in the traditional theology. In this article, we have tried to investigate how Davies uses the theological approach of Aquinas to cope with the contemporary formulation the problem of evil and if his attempt is successful.
کلیدواژهها [English]