نوع مقاله : پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار گروه فلسفۀ اسلامی، دانشکدۀ الهیات، دانشگاه تهران، تهران، ایران
2 کارشناس ارشد فلسفۀ دین، دانشکدۀ الهیات، دانشگاه تهران، تهران، ایران
چکیده
ویلیام لین کریگ معتقد است که استدلال تقدیرگرایی کلامی که در صدد نشان دادن عدم اختیار انسان است از دو جهت عمده گرفتار اشکال است. در این استدلال در تفسیر «در محدودۀ قدرت قرار داشتن» میان ضروت لازم و ضرورت لزوم خلط شده است. همچنین این استدلال به تمایز میان تغییر گذشته و تأثیرگذاری خلافواقع بیتوجه بوده است. در کنار نقد کریگ بر این استدلال، شاهد نظریۀ ایجابی او در اثبات اختیار انسان هستیم که او را در جرگۀ مولینیستها قرار میدهد، زیرا او برای اثبات اختیار انسان از نظریۀ علم میانه بهره میگیرد. از نظر کریگ، نظریۀ علم میانه نیازمند اثبات فلسفی نیست و در عین حال میتوان دلایل الهیاتی متعدد مبنی بر صحت آن ارائه کرد. از جمله میتوان به مشیت الهی و علم پیشین الهی به عنوان دو مفهوم الهیاتی اشاره کرد که علم میانه در تبیین آنها مؤثر است. اما به نظر میرسد که روش کریگ در اثبات اختیار انسان با استفاده از نظریۀ علم میانه گرفتار اشکال است. در کنار اشکالات تومیستها، همچون عدم وجود متعلق برای این علم و انفعالپذیری علم الهی، نظریۀ علم میانه با تلقی کریگ با اختیار انسان نیز سازگار نیست.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
William Lane Craig on Theological Fatalism
نویسندگان [English]
1 Associate Professor of Islamic Philosophy Department, Faculty of Theology and Islamic Studies, University of Tehran, Tehran, Iran
2 MA, Philosophy of Religion, Faculty of Theology, University of Tehran, Tehran, Iran
چکیده [English]
Craig believes that theological fatalistic argument, which aims at mocking human freedom, faces two major problems. On the one hand, in the argument, there is a confusion of necessitas consequentis and necessitas consequentiae in the concept of “within one’s power”. On the other hand, the argument neglects the difference between “changing the past” and “counterfactual effect. Besides critically assessing theological fatalism, Craig suggests a proof for human freedom which can be categorized as a Molinistic argument in virtue of appealing to the notion of middle knowledge. According to Craig, we do not need to make philosophical argument for the middle knowledge. Nevertheless, there are many theological argument in support of the idea. For instance, divine providence and foreknowledge are two theological concepts which can be best explained by appealing to the notion of middle knowledge. It seems, however, that Craig’s appeal to the notion of middle knowledge for proving human freedom faces some problems. Alongside the critiques provided by Thomists regarding the middle knowledge (e.g. the lack of object for this kind of knowledge and passivity of divine knowledge), it seems that Craig’s notion of human freedom is not compatible with middle knowledge.
کلیدواژهها [English]