نوع مقاله : پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
2 دانشجوی دوره دکتری فلسفه، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
چکیده
مساله ی شر یکی از مهمترین مباحث در حوزهی فلسفهی دین است، تا حدی که برخی این مساله را پایگاه و پناهگاه الحاد نامیدهاند. نوشتار حاضر میکوشد با استناد به متون اصلی، روایتی خاص از مساله احتمالاتی شر را مطابق با تقریر وسلی سمون به دقت روایت نموده، نقدها و پاسخهای ارائه شده از سوی خداباوران را در خصوص آن طرح نماید. در این مسیر، ابتدا مساله در چارچوب تفسیر بسامدی مورد بررسی قرار گرفته و نحوه تحلیل سمون از آن، بر اساس نحوه استفاده او از قضیهی بیز تحلیل خواهد شد. سمون بر مدار طرحی ریاضیاتی، احتمال وجود خداوند را بر اساس روابط موجود در قضیه بیز اندک تشخیص میدهد و این رویکرد خود را الحاد تجربی مینامد. در این گونه از الحاد بنا است احتمال وجود عاملی هوشمند در آفرینش نفی شده و اندک تشخیص داده شود. در ادامه، تحلیل بروس رایشنباخ از روش سمون و تلاش او برای تقریر دقیقتر مساله بسامدی مطرح شده و سپس به نقدهای وارد بر مساله بسامدی شر پرداخته خواهد شد. این نقدها به طور عمده در قالب نقد روش تحلیل بسامدی و نقد نتایج حاصل از آن طبقهبندی شده است. در دسته نخست، از دیدگاههای الوین پلنتینگا در نقد روش مبتنی بر بسامد احتمالاتی استفاده شده است. دومین گروه از انتقادات به مساله بسامدی شر نیز با نظر به تحلیل رایشنباخ از رویکرد سمون و انتقادات کارترایت صورت پذیرفته است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
The Frequentist Problem of Evil (Based on Wesley Salmon's interpretation)
نویسندگان [English]
1 Associate Professor at the Department of Philosophy, Allameh Tabataba'i University, Tehran, Iran
2 PhD Student of Philosophy, Allameh Tabataba'i University, Tehran, Iran
چکیده [English]
The problem of evil is one of the most important topics in philosophy of religion. This article, based on original texts, analyses the frequency interpretation of probabilistic argument from evil and review some of its main critiques. This analysis based on the application of Bayes’ Theorem by Wesley Salmon. He uses the mathematical Probability to show that the possibility of the existence of God, based on the Bayes' theorem is little. He called his method as “empirical atheism”. In this kind of atheism, the denial of the possible intelligent agents and their role in the creation of the world is the main reason to reject an omnipotent and omniscience god. Bruce Reichenbach and Nancy Cartwright are among those who reject the Wesley Salmon’s ideas. Their critique includes the rejection of Salmon’s Probabilistic method and its atheistic results as well.
کلیدواژهها [English]