نوع مقاله : پژوهشی
نویسنده
دانش اموخته دکتری فلسفه غرب، مرکز تربیت مدرس دانشگاه قم، قم، ایران
چکیده
در این مقاله، دو موضعگیری تجربهگرایان، در برابر چالش مهمّ معرفت پیشین و مستقلّ از تجربه (مانند حقایق ریاضی، منطقی و...)، مورد بررسی قرار گرفته است. موضع و پاسخ اوّل، این است که معرفت پیشین، مربوط به حقایق و گزارههای تحلیلی، یعنی گزارههایی که بر حسب معانی الفاظ موجود در آنها، صادق هستند، میباشد. مؤلّّف، در مقام نقد، به مثالهای متعدّدی اشاره میکند که حقیقتی، ترکیبی و نه تحلیلی هستند، و معرفت ما به آنها، به نحو پیشین میباشد.
موضع و پاسخ دیگر، از آن کواین است که اساساً تمایز میان حقایق تجربی و پیشین را نفی میکند و تمام حقایق را به درجاتی، تجربی و لذا اصلاحپذیر میداند. برای بررسی موضع کواین و برای تأمّل بیشتر در چیستی معرفت پیشین، ابتدا دربارهی این پیشفرضهای کانت، بحث شده که آیا حقایق پیشین، باید کلّی و ضروری باشند. مؤلّف، به ویژه با بهرهگیری از نظریّات کریپکی، در صدد است نشان دهد که بر خلاف نظر کانت، حقایق جزئی هم میتوانند به نحو پیشین، دانسته شوند. همچنین نظر کواین دربارهی اصلاحپذیری برخی حقایق، همچون اصل عدم تناقض، قابلدفاع نیست.
آنچه بیان شد، دو نگاه مبناگرایانه به مسألهی توجیه و از جملهی به مسألهی معرفت پیشین بود. در پایان مقاله، تقریر متفاوت قائلان به نظریّهی سازگاری از معرفت پیشین و حقیقت ضروری، مورد بررسی قرار گرفته است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
A priori Knowledge
نویسنده [English]
PhD student of Western Philosopy, Tarbiat Modares Center at University of Qom, Qom, Iran
چکیده [English]
In this article, two empiricists' approach towards important challenge of a priori and independent of experience knowledge is mentioned. The first stance is that, a priori knowledge is dependent on truths and analytic propositions i.e. propositions that according to the meaning of existing words are true. Author, critically gives several examples and believes that truths are synthetic not analytic and our knowledge of them is a priori. Second stance is Quine's. He refuses the difference between empirical and a priori truths and recognizes all truths to some degree as empirical and therefore revisable. Examining Quine's stance and reflecting more about nature of a priori knowledge, first, author discuses Kant's presuppositions; if the a priori truths must be universal and necessary? Applying Kripke theories, the author, contrary to Kant, attempts to explain that particular truths could also be understood as a priori. Quine's view about revisability of some truths, like non-contradiction law, is not defendable. To sum up, in this essay, two foundationalistic views towards problem of justification and a priori knowledge has been mentioned. Finally, different explanations of necessary truth and a priori knowledge in coherentist theory are explained.
کلیدواژهها [English]