نوع مقاله : پژوهشی
نویسنده
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع)، تهران، ایران
چکیده
در میان موضوعات و رشتههای مختلف فلسفه، هستیشناسی وضع خاصی دارد؛ چنان که از یک سو، برخی فیلسوفان وجود چنین موضوعی را انکار میکنند و برخی دیگر آن را اصلیترین و بلکه تنها مسئلة فلسفه میدانند.
نویسنده در این مقاله پس از اشاره به تاریخچة بحث از وجود در یونان باستان به نظر ارسطو در باب تقسیمبندی علوم و بیان برخی از اشکالات آن میپردازد، از جمله اینکه طبق آن تقسیمبندی باید دو شاخة امور عامه و الهیات، به عنوان علم واحدی در نظر گرفته شوند و این علم واحد موضوع واحد میخواهد. یافتن این موضوع واحد به ویژه با توجه به تشتت سخنان خود ارسطو، منشأ اختلاف بسیاری از فیلسوفان شده است که به ویژه باید به پاسخ فلاسفه پیش از ابنسینا و راهحل ابنسینا و فیلسوفان متأثر از او اشاره کرد که معتقد بودند مجموع امور عامه و الهیات به معنای خاص، فلسفة اولی یا الهیات به معنای عام را تشکیل میدهد و بحث از وجود خداوند از مسائل فلسفه اولی است و نه موضوع آن.
نویسنده پس از بررسی برخی از اشکالات وارد به نظر ابنسینا، به تقریر تفصیلی آرای علامه طباطبایی در باب موضوع فلسفة اولی و تحلیل ابعاد مختلف آن میپردازد و در پایان و در مقام جمعبندی، به سلسله نکاتی از جمله ضرورت تفکیک اصل متافیزیک از آثار موجود در بحث متافیزیک، ملاحظات ضروری در تعریف متافیزکی و بیان موضوع و مسائل آن اشاره میکند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
The Subject of Prote Philosophia according to Aristotle and Allamah Tabatabai
نویسنده [English]
Faculty member of Imam Sadiq University, Tehran, Iran
چکیده [English]
Among various issues and courses of philosophy, ontology his its own phace, since some philosophers deny such an issue outright while others consider it the most significant or rather the only question of philosophy.
Referring to the background of discussions on existence in ancient Greece, the author deals with Aristotle, s view on the classification of various branches of science and certain arguments against it. For instance, according to this classification, the two branches of general notions (Umur Ammah) and metaphysics are considered as a single branch of knowledge. If so, they require a single subject. Seeking this single subject, in consideration to the diversity of Aristotle, s remarks in this regard, has largely divided philosophers. The present article refers particularly to philosophers, views before Ibn Sina, the latter, s solution and the views of the philosophers influenced by him.
They held that general notions and metaphysics in its particular sense colleciively form prote philosophia or metaphysics in its general sense, and disussing God, s existence is one of the issues of prote philosophia, not its subject.
Examining certain arguments against Ibn Sina, s view, the author gives a detailed account of Allamah Tabatabai, s comments on the subject of Prote Philosophia and an analysis of its various dimensions. Summing up the materials, he refers to certain points including the necessity of the separation of the principle of metaphysics from the works on metaphysics, necessary considerations on the definition of metaphysics, and explanation of its subjects as well as its issues.
کلیدواژهها [English]