شناسنامه علمی شماره
نویسنده
استادیار موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، تهران، ایران
چکیده
امکان یا عدم امکان علم و آگاهی جدید از جملة مسائلی است که از دیرباز مورد توجه فیلسوفان بوده و نظرات گوناگونی در بارة آن اظهار شده است؛ چنان که گروهی از اساس کسب آگاهی جدید را ناممکن دانسته و گروهی نیز منکر وجود هر گونه دانش بدیهی و بینیاز از کسب برای آدمی شدهاند و یا آنکه گروهی دیگر قائل به تقسیم شده، اکتساب آگاهی در بخشی از دانستههای بشری را ممکن و در بخشی دیگر ناممکن دانستهاند. در حکمت اسلامی نیز این مباحث ذیل عنوان بداهت یا اکتسابی بودن تصورات و تصدیقات مطرح شده و ضمن پذیرش امکان اکتساب تصدیقات، در مورد امکان اکتساب تصورات شبهات و اشکالاتی چند مطرح گردیده است. در این میان کسی که بیش از همه بر ناممکن بودن اکتساب تصورات اصرار ورزیده، فخر رازی است. رازی در آثار خود دو اشکال عمده بر اکتسابی بودن تصورات وارد میکند که از آن دو، یکی متخذ از مأخذ تصدیقی و دیگری متخذ از مأخذ تصوری است. او بر اساس این دلایل چنین نتیجه میگیرد که تصورات یا مورد التفات ذهن نیستند و یا اگر مورد التفات ذهن واقع شوند، بدیهی خواهند بود. نویسنده در این جستار پس از بیان پیشینۀ تاریخی رأی امام رازی، ضمن گزارش و تحلیل ادلة او، پاسخهای دیگر منطقدانان و حکیمان به شبهات وی را نیز نقل و بررسی و ارزیابی کرده است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Basicality of Concepts and Its Critiques
نویسنده [English]
Assistant Professor of The Iranian Institute of Philosophy, Tehran, Iran
چکیده [English]
The possibility or impossibility of acquaired knowledge has been discussed for a long time by philosophers. Some of them consider it impossible, some others see it possible, and others consider it possible in a certain type of human knowledge and impossible in an another type. In Islamic philosophy, this problem has been discussed under the title of evidentiality or acquaintance of concepts and assents. Al-Razi believed that acquaintance of concepts is impossible and offered two reasons for it. In this paper, the author first outlines the history of the problem and then accounts and analyzes his reasons and critiques of other logicians and philosophers.
کلیدواژهها [English]