ضرورت زبان مشترک در فهم قرآن: رویکرد پراگماتیک

نوع مقاله : پژوهشی

نویسنده

دانشیار گروه فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران.

چکیده

این پژوهش با روش تحلیلی-توصیفی و رویکرد عقل‌گرایی انتقادی، به بررسی ضرورت وجود زبان مشترک در فهم قرآن می‌پردازد. مسئله محوری آن است: اگر مخاطب آیات قرآنی همگان هستند، آیا وجود زبان واحد برای انتقال پیام الهی ضرورت ندارد؟ در پاسخ، نویسنده با تکیه بر رویکرد پراگماتیک و با اتکا به مبانی انسان‌شناختی قرآن که عقلانیت را ارزشی ذاتی برای انسان می‌داند (مانند تأکید بر «أُولُو الْأَلْبَاب» در آیات متعدد)، نظریه «ضرورت زبان مشترک در فهم قرآن» را طرح می‌کند. یافته‌ها نشان می‌دهد که اولاً، قرآن با خطاب قرار دادن عامه انسان‌ها به عنوان موجودات عاقل، وجود فهم مشترک را مفروض گرفته است؛ ثانیاً، این زبان مشترک، خود بستر لازم برای تحقق «سیالیت معنایی» در تطبیق آیات بر شرایط مختلف را فراهم می‌سازد. دستاورد نهایی پژوهش تأکید می‌کند که زبان دین به مثابه ابزار ارتباطی، تنها در سایه ایجاد فهم واحد و مشترک می‌تواند به هدف اصلی خود – یعنی انتقال پیام الهی به همه انسان‌ها – نائل گردد، بدون آن که به قالب‌های صلب تفسیری محدود شود.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

The Necessity of a Common Language in Understanding the Quran: A Pragmatic Approach

نویسنده [English]

  • Ramezan Mahdavi Azadboni

Associate Professor, Department of Islamic Philosophy and Theology, University of Mazandaran, Babolsar, Iran.

چکیده [English]

This study, using an analytical-descriptive method and a critical rationalism approach, examines the necessity of a common language for understanding the Quran. Its central question is: If the audience of the Quranic verses is all of humanity, is a unified language not essential for conveying the divine message? In response, relying on a pragmatic approach and based on the Quran's anthropological foundations, which consider rationality an inherent human value (such as the emphasis on "Ulū al-Albāb" (those possessed of intellect) in numerous verses), the author proposes the theory of the "necessity of a common language for understanding the Quran". The findings indicate that, firstly, by addressing the general public as rational beings, the Quran presupposes the existence of a common understanding. Secondly, this common language itself provides the necessary groundwork for achieving "semantic fluidity" in applying the verses to different contexts. The ultimate outcome of the research emphasizes that religious language, as a communicative tool, can only achieve its primary goal – i.e. conveying the divine message to all people – through the establishment of a unified and common understanding.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Quran
  • common language
  • religious language
  • understanding
قرآن کریم. ترجمۀ محمد مهدی فولادوند.
آلستون، ویلیام. 1381. فلسفۀ زبان. ترجمۀ احمد ایرانمنش و احمدرضا جلیلی. تهران: دفتر پژوهش و نشر سهروردی.
اعوانی، غلامرضا، و ناصر محمدی. 1387. «زبان قرآن زبان تمثیل از دیدگاه صدر المتألهین». خردنامه صدرا 54: 17-4.
جوادی آملی، عبدالله. ۱۳۸۰ الف. شریعت در آینه معرفت. قم: مرکز نشر اسراء.
جوادی آملی، عبدالله. ۱۳۸۰ ب. تفسیر تسنیم. ج ۳. قم: مرکز نشر اسراء.
جمشیدی راد، محمدصادق، و محمدعلی لسانی فشارکی، و محمدحسن صانعی پور، سید محمدعلی علوی. 1395. «زبان و تفکر؛ رویکردی قرآنی، تحلیلی معناشناختی.» پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن 5(1): 107-126 .doi: 10.30473/quran.2016.3418
رضاداد، فاطمه، و حسن نقی زاده،  و مرتضی ایروانی نجفی، و جهانگیر مسعودی. 1401. «تأثیر پراگماتیسم بر مطالعات تفسیری معاصر.» جستارهایی در فلسفه و کلام  54(1): 37-58. doi: 10.22067/epk.2022.76624.1125
رضائی اصفهانی، محمدعلی. 1382. پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ج ۲. قم: پژوهش‌های تفسیر و علوم قرآن، چاپ دوم.
رفیعی، حسین، و سیده اکرم اصحابی، و حسین سلیمانی. 1403. «کیفیت تفکر مشترک در قرآن با بررسی رابطۀ‌ زبان و تفکر از نگاه قرآن و رئالیسم ادبی.» پژوهش‌نامۀ مکتب‌های ادبی 8(26): 65-87. doi: 10.22080/rjls.2024.25380.1397
طباطبایی، سید محمدحسین. ۱۳۹۰. المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۳ و 16. قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
لاهوری، اقبال. ۱۳۵۷. احیای فکر دینی در اسلام. ترجمۀ احمد آرام. تهران: انتشارات اسلامی.
فضل الرحمن. ۱۳۶۲. اسلام و مدرنیته. ترجمۀ احمد آرام. تهران: خوارزمی.
قرائی سلطان آبادی، احمد . 1394. «فهم قرآن ‌در پرتو ‌نظم شبکه‌ای ‌یا فراخطی آن.» پژوهش‌های زبان‌شناختی قرآن  4(1): 41-60.
مطهری، مرتضی. ۱۳۵۷. مقدمه‌ای بر جهان بینی اسلامی. تهران: صدرا.
ملکیان، مصطفی. ۱۳۸۵. تاریخ و هرمنوتیک. تهران: نشر نگاه معاصر.
مهدوی آزاد بنی، رمضان . 1403. «سازگاری نسبیت‌گروی توصیفی با واقع‌گرایی فرااخلاقی.» نسیم خرد 10(2): 142-127.
مهدوی آزادبنی، رمضان، و سیده فاطمه محمودیان. 1398. «ارزش معرفتی باورهای دینی و کاربرد مدل ایجابی و سلبی پراگماتیسم در قرآن.» جستارهایی در فلسفه و کلام 51(2): 237-252. doi: 10.22067/philosophy.v51i2.79775  
على زمانى، امیر عباس. 1375. زبان دین. قم: انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى.
ناصر خسرو، 1348. وجه دین. کتابخانه طهوری، چاپ دوم، تهران.
هایدگر، م. ۱۳۸۷. هستی و زمان، ترجمۀ سیاوش جمادی. تهران: ققنوس.
Alston, William. 1964. Philosophy of Language. Prentice Hall Inc: Englewood Cliffs.
Ayer, J.A. 1982. Philosophy in The Twentieth Century. London: University Paperbacks.
Barry, brain. 1998. “James, William”. In Rutledge Encyclopedia of Philosophy. Vol. 5. London and New York.
Blackstone, William. 1963. The Problem of Religious Language. Prentice Hall Inc: Englewood Cliffs.
Hick, John. 2000. Philosophy of Religion. Fourth Edition. Prentice Hall of India: New Delhi.
James, William. 1902. The Varieties of Religious Experience. Cambridge MA: Harvard University Press.
James, William. 1907. “Lecture I: The Present Dilemma in Philosophy.” In Pragmatism: A New Name for Some Old Ways of Thinking: 1-16. New York: Longman Green and Co.
James, William. 1979. The Will to Believe and Other Popular Essays in Philosophy، Cambridge MA: Harvard University Press.
Rorty, R. 1994. Religion as Conversation-Stopper. Princeton.
Stout, J. 2004. Democracy and Tradition. Princeton.