نوع مقاله : پژوهشی
نویسنده
دانش آموخته دکتری فلسفه دین، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران.
چکیده
ریچارد سوئینبرن، با تأسی از سی. دی. براد، اصل آسانباوری را بر تجربه دینی قابل اطلاق میداند. او ادعا میکند که طبق این اصل، تجربه دینی تجربهای واقعی است، و در نتیجه میتواند به مثابه قرینهای برای فرضیه خداباوری تلقی گردد و احتمال وجود خداوند را افزایش دهد. من در این مقاله استدلال خواهم کرد، بر خلاف ادعای ریچارد سوئینبرن، اصل آسانباوری نمیتواند بر تجربه دینی قابل اطلاق باشد. بدین منظور، ابتدا به تبیین دیدگاه سوئینبرن درباره اصل آسانباوری خواهیم پرداخت، سپس به بررسی نقد مطرحشده از جانب ویلیام رو خواهم پرداخت، که ادعا میکند به دلیل عدم تمایز میان تجربه دینی اصیل و موهوم، اصل آسانباوری بر تجربه دینی قابل اطلاق نیست. در ادامه به پاسخهای ارائه شده به رو خواهم پرداخت که ادعا میکنند تجربه دینی، همانند تجربه حسی، قابلارزیابی است و در نتیجه اصل آسانباوری بر تجربه دینی قابل اطلاق است. در آخر نشان خواهم داد اطلاق این اصل بر تجربه دینی با مشکل جدیتری روبرو است، و با ارجاع به ابتنای اصل سادگی بر اصل آسانباوری استدلال خواهم کرد که به دلیل پیچیدگی متعلَق تجربه دینی (خداوند به مثابه امری نامتناهی)، اصل آسانباوری نمیتواند بر تجربه دینی اطلاق شود. از این رو برای حفظ ارزش معرفتشناسانه تجربه دینی، باید به توجیه دیگری توسل جست.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
How to Apply the Principle of Credulity to Religious Experience, according to the Principle of Simplicity
نویسنده [English]
Ph. D. Graduate in Philosophy of Religion, Institute for Humanities and Cultural Studies (IHCS), Tehran, Iran.
چکیده [English]
Following C.D. Broad, Swinburne argues that the principle of credulity can be applied to religious experience. He contends that, based on this principle, religious experiences are real and can provide evidence for God's existence. In this paper, contrary to his claim, I argue that the principle of credulity cannot be applied to religious experience. To this end, firstly, I try to explain his view on the principle of credulity. My next step is to examine the critique proposed by William Rowe, which argues that since there is no clear distinction between real and illusory religious experiences, the principle of credulity cannot be applied in this context. In the following, I will assess the responses that claim religious experiences, like sensory experiences, can be evaluated, suggesting that the principle of credulity can indeed be applied to religious experiences. Finally, I will demonstrate that applying this principle to religious experience faces a more serious problem. Referring to the principle of simplicity, I argue that because the object of religious experience (God as infinite) is so complex, the principle of credulity cannot be applied to it. Consequently, we need to find another way to justify the epistemological value of religious experience.
کلیدواژهها [English]