نوع مقاله : کوتاه
نویسنده
استادیار دانشکده علوم و فناوری زیستی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
چکیده
در عصر حاضر که قوای ادراکی-ذهنی و تعقل برترین ویژگی انسان شمرده میشود و شواهد تجربی توانستهاند ربط نفس و ذهن و به تبعِ آن تجربههای معنوی و مغز را در مقولۀ عقل عملی روشن سازند، مرجعیت عقل و تأثیر تکامل تدریجی مغز در گرایش به ایمان مورد توجه فلسفۀ تکاملگرای طبیعی قرار گرفته است. اگر ایمان باورهایی را شامل میشود که شأن و جایگاه معرفتی دارند، بیشک پسندیدهتر است که از پشتوانۀ عقلانی برخوردار باشد، زیرا دادههایی که قوای شناختیِ ویژه برای شواهدِ تجربیِ پایهای به ارمغان میآورند مقبولیت ایمان مبتنی بر عقل را برای پیروان مکتبهای فلسفیِ شاهدگرایی برآورده میسازند. از سوی دیگر در مطالعات انفسی پیرامون مسئلۀ ایمان، معرفت اشراقی و جنبههای شهودی مرتبهای عالیتر را به خود اختصاص میدهند. ایمان و عقل مکمل یکدیگر، ضروریِ تعالی و دو حقیقت همافزا هستند و آنجا که عقل امور مربوط به دغدغۀ نهایی را حلنشده رها کرده ایمان نقش خود را در ادارۀ حیات انسانها ایفا کرده است. فعالیتهای متعارف عقل با تنگناهای حاکم بر عقل و نیز خودمحوری آن تحدید میشود. هرچند مرتبۀ ایمان بالاتر از عقل است، اما کارکرد قوای مغزی-ذهنی و به دنبال آن نیروهای عقلانی در بهبود وضعیت انسان عصر حاضر که برای استمرار حیات فردی و اجتماعی خود نیاز جدی به ایمانگروی و تجربههای معنوی دارد انکارناپذیر است. به نظر لازم و ضروری است که در آموزشهای رسمی آن دسته از رهیافتهایی که به تقویت توأمان ابعاد معرفتشناختی، عقلانی و ایمانی بشر میانجامند گنجانده شوند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Investigating the Relationship between Authority of the Reason and Illuminationist Epistemology in the Fideism of Contemporary Man
نویسنده [English]
Assistant Professor, Faculty of Biological Sciences and Technologies, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran.
چکیده [English]
The authority of reason and the effect of the gradual evolution of the brain on faith have been the focus of modern evolutionist philosophy. Having mental faculties and being rational are the highest characteristics of human beings. In terms of practical reason, empirical evidence has clarified the relationship between the soul and the mind, and consequently spiritual experiences and the brain. Faith must undoubtedly be supported by rational arguments if it contains epistemic beliefs. Even though cognitive faculties can provide basic empirical evidence that is acceptable to evidentialists, illumination and intuition seem to be more substantial in subjective studies of the faith. Faith and reason complement each other, and both are necessary for excellence as two synergic truths; where reason has left the matters of the ultimate concern unresolved, faith has played its part in the conduct of life. Conventional activities of reason are limited by the limitations of the reason itself and its autonomy. In spite of the fact that faith lies beyond reason, the role that reason plays in improving the condition of modern man, who is in dire need of faith and spirituality for the continuation of his individual and social life, cannot be discounted. As a result, the items that lead to the strengthening of both reason and faith need to be included in formal education.
کلیدواژهها [English]