نوع مقاله : پژوهشی
نویسندگان
1 استاد گروه فلسفه، دانشگاه تهران، پردیس فارابی، قم، ایران.
2 دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه دین، دانشگاه تهران، پردیس فارابی، قم، ایران.
چکیده
شیخ محمدحسین غروی اصفهانی بر وجود خداوند استدلالی را اقامه کرده است که در در زمرۀ براهین وجودی و صدیقین به شمار میرود. این برهان، در میان اندیشمندان معاصر، طرفداران و منتقدان جدی داشته و در مجموع پنج تقریر برای آن بیان گردیده است. در مقالۀ پیش رو، تقریرهای پنجگانهای که برای برهان ایشان بیان گردیده است، در سه محور کلی مورد بررسی واقع شده است: محور اول، مفهوم واجبالوجود از این جهت که مفهومی ذهنی است؛ محور دوم، مفهوم واجبالوجود از این جهت که از امری ورای خود حکایت مینماید؛ و در نهایت، حقیقت واجبالوجود یا موجود بذاته در خارج. بعد از بیان هر تقریر، همخوانی آن با بیان محقق اصفهانی مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت بین تقریرهای مختلف از جهت همخوانی با متن کلام ایشان داوری انجام شده است. نتیجۀ نهایی که در این مقاله گرفته میشود این است که تقریر برهان بر اساس محور دوم تنها تقریری است که با ابیات محقق اصفهانی همخوانی دارد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Different Readings of Isfahani's Argument for the Existence of God
نویسندگان [English]
1 Professor of Islamic philosophy, University of Tehran, College of Farabi, Qom, Iran.
2 graduate student in philosophy of religion, University of Tehran, College of Farabi, Qom, Iran.
چکیده [English]
Ayatollah Muhammad Hussein Gharawi Isfahani (Muhaqqiq Isfahani) presented an argument for the existence of God which is classified among ontological arguments. Among contemporary thinkers in Iran, this argument has attracted serious supporters and critics alike. Overall, five readings have been put forth for this argument. In the present study, these five readings have been analyzed in three main frameworks including (1) the concept of the Necessary Being as a mental concept, (2) the concept of Necessary Being as representing something out of itself and finally, (3) the reality of the Necessary Being or the objectivity of the Being by Itself. After presenting each reading, its compatibility with Isfahani’s argument will be analyzed. It will be shown that Isfahani's argument should be regarded as an argument in the second framework.
کلیدواژهها [English]