نوع مقاله : پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار گروه فلسفه، دانشگاه قم، قم، ایران. (نویسنده مسئول)
2 استاد گروه فلسفه، دانشگاه امام صادق (ع)، تهران، ایران
چکیده
قاضی عبدالجبار معتزلی و قاضی ابوبکر باقلانی ضمن آن که در امکان و ضرورت معرفت خدای سبحان و وجوب تفکر و ضرورت استدلال در شناخت خدا همرأی هستند، اما در پارهای از مبانی معرفتشناختی و روششناختی اختلاف نظر دارند. مهمترین اختلاف نظر این دو در زمینۀ معرفتشناسی متمرکز بر پاسخ به این سؤالات است: «آیا وجوب معرفت الله را عقل به ما میگوید یا شرع؟»، «آیا رابطۀ تفکر و معرفت تولیدی است یا استلزامی؟». در پاسخ به این سؤالات قاضی عبدالجبار رأی به «وجوب عقلی» معرفت الله میدهد، رابطۀ تفکر و معرفت را نیز «تولیدی» میداند و تولید علم را بر تفکر، که فعل اختیاری انسان است، مستقر میکند. اما قاضی ابوبکر باقلانی بر «وجوب شرعی» معرفت الله تأکید میکند و رابطۀ تفکر و معرفت را نیز «استلزامی» میداند، تولید علم را نیز بر قدرت محدثه، که به نظریۀ کسب اشعری برمیگردد، متکی میکند. در روششناسی نیز اگرچه دو متکلم در اعتبار روشهای حسی، عقلی و نقلی در کلام اشتراک دارند، در میزان اعتبار و تقدم هر یک از این روشها بین آن دو اختلاف نظر است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
The Epistemological and the Methodological Foundations of Qāżī ʿAbd-Al-Jabbār B. Aḥmad and Abu Bakr Muḥammad ibn al-Ṭayyib al-Bāqillānī in Religious Knowledge: A Comparative Study
نویسندگان [English]
1 Associate professor of Philosophy Department, University of Qom, Qom, Iran. (Corresponding Author)
2 Professor of Philosophy Department, Imam Sadiq University, Tehran, Iran
چکیده [English]
As two Muslim thinkers, Qāżī ʿAbd-Al-Jabbār B. Aḥmad and Abu Bakr Muḥammad ibn al-Ṭayyib al-Bāqillānī agree on the possibility and necessity of the knowledge of Allah and the necessity of thinking and reasoning for knowing God. But they disagree over some epistemological and methodological principles. In this article, we will investigate some of these disagreements. The main differences between the two theologians in the epistemological foundations are focused on answers to questions such as whether reason or religion prove the necessity of the knowledge of God or whether the relationship between thought and knowledge is productive or implicative. Qāżī ʿAbd-Al-Jabbār defends the "rational necessity" of the knowledge of God as well as the 'productive relation' between thought and knowledge. He also believes the thought, as a human free action, to be the root of knowledge. However, Abu Bakr al-Bāqillānī defends the "religious necessity" of the knowledge of God and the "implicative relation" between thought and knowledge. Besides, based on the Ash’arite theory of acquisition, he believes that creation of knowledge is based on the power of creator. So, although two theologians are agreed on the validity of empirical, rational and religious methods in theology, they disagree over the degree of validity and priority of each of these methods.
کلیدواژهها [English]