مبانی و لوازم دیدگاه علامه مجلسی درباره حیات پس از مرگ

شناسنامه علمی شماره

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری فلسفة دین و کلام جدید، دانشگاه آزاد اسلامی ـ واحد علوم و تحقیقات تهران (نویسنده مسئول)، تهران، ایران

2 دانشیار گروه فلسفه و کلام، دانشگاه تهران ـ پردیس قم، قم ، ایران

چکیده

با توجه به رویکرد دینی علامه مجلسی در پرداختن به حیات پس از مرگ، اصول و مبانی وی در این رابطه نیز متناسب با این رویکرد و برخاسته از منابع دینی است که یا به آن­ها تصریح کرده و یا می­توان آن­ها را از توصیفاتی که از حیات پس از مرگ ارائه داده، استخراج کرد. این اصول مشتمل است بر اصول خداشناختی، جهان­شناختی، انسان­شناختی و معرفت­شناختی، که می­توان آن­ها را در قالب دوازده اصل ارائه کرد. این اصول دربارة علوم وحیانی، حقیقت علم، حجیت ظواهر، موهوم بودن مکان و تابعیّت آن از متمکّن، اصالت توأمان روح و جسم، خلق از عدم و حدوث عالم، ابتناء قواعد فلسفه بر توهّم، عدم اختلاف نشئات، محوریّت پیامبر اکرم و ائمه علیهم السلام در حوادث قیامت، مرگ ارواح و قبول ابهام به جای تأویل آیات مربوط به جزئیات تصویر معاد می­باشند. از دیدگاه علامه مجلسی، دربارة معاد می­توان لوازمی چون اصالت خداوند و سنخیّت دنیا و آخرت را نتیجه گرفت.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Mohammad Baqir Majlisi on “Life After Death”: Foundations and Implications of His Viewpoint

نویسندگان [English]

  • Jafar Esfahani 1
  • Reza Berenjkar 2

1 PhD Student of Philosophy of Religion and New Theology, Islamic Azad University, Science and Research Branch, Tehran, Iran

2 Associate Professor at the Department of Philosophy and Kalam, University of Tehran, Qom Campus, Qom, Iran

چکیده [English]

Among considered solutions of the problem of evils, the theodicy of soul-making is the most important one. John Hick, the contemporary philosopher of religion, has offered this idea in his book Evil and The God of Love.
Owing to the fact that Muhammad Baqir Majlisi’s approach in exploring the problem of “life after death” is religious, it is expectable that his principles in this respect be also consistent with his approach and be based upon religious scriptures that either he has addressed directly or it can be deduced from his descriptions of life after death. These principles include theological, cosmological, anthropological, and epistemological ones, which can be labeled in twelve principles.These principles are concerning revealed knowledge, the essence of knowledge, the authority of apparent meaning (dhahir), delusiveness of space and its dependency on the emplaced, reality of both spirit and body, creation ex nihilo and temporality of universe, consideration of philosophical rules to be founded on delusion, similarity of states of being, centrality of the prophet and Imams in resurrection events, spirits’ death, and acceptance of ambiguity instead of Interpreting Islamic verses concerning details of resurrection events. In majlisi’s view, fundamentality of God and congruence of this world and the other one can be deduced from the doctrine of resurrection.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Resurrection
  • Revealed Knowledge
  • Temporality of the Universe
  • Hermeneutic
  • Mohammad Baqir Majlisi
قرآن مجید
مجلسی، محمدباقر (1363)، مرآة العقول، تهران: دار الکتب الاسلامیه، چاپ اول، ج4.
همو (1378)، حیات القلوب، قم: انتشارات سرور، چاپ سوم، ج5.
همو (1380)، حق الیقین، اصفهان: انتشارات کانون پژوهش.
همو (1403)، بحار الانوار، بیروت: مؤسسة الوفاء، مجلّدات 1، 6، 7، 8، 34، 54، 58.
میرداماد (1367)، القبسات، به اهتمام مهدی محقّق و دیگران، تهران: دانشگاه تهران، چاپ دوم.